عضو شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران
آیین بهایی با تاریخی ۱۷۰ ساله در شمار جوانترین دینهاست. پیروان این دین در ایران از همان آغاز مورد آزار و سرکوب شیعیان قرار گرفتند. نه حکومتهای قاجار و نه پهلویها اقلیت دینی بهایی را هیچگاه به رسمیت نشناختند.
با استقرار جمهوری اسلامی بر ایران سرانجام روحانیون شیعه امکان آن را یافتند تا در جهت نابودی آنان اقدام کنند. در حکومت پیشین بهرغم ممنوعیتها و حتی تخریب "حظیرهالقدس" در تهران که به تحریک روحانیون و مشارکت باتمانقلیچ، رییس ستاد ارتش و تیمور بختیار، فرماندار نظامی تهران، در سال ۱۳۳۴ صورت گرفت، بهاییها امکان و حق زندگی عادی داشتند. آنان اما در جمهوری اسلامی به عنوان "دشمن" از چنین حقی محروم شدند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، همچون قانون اساسی پیشین، جایی برای بهائیان در کنار دیگر اقلیتهای مذهبی وجود ندارد.
دشمنی دیرین روحانیون شیعه با بهاییها علتی شد تا آنان از همان فردای انقلاب، به همراه دگراندیشان سیاسی، مورد سرکوب قرار گیرند. در تمامی خاطراتی که زندانیان بهجامانده از کشتارها نوشتهاند، همیشه از حضور بهاییها در زندان سخن گفته شده است. بازجوها از آنان نیز "توبه" و نفی دین خویش را انتظار داشتند. شکنجه میشدند تا بگویند "جاسوس" بودهاند و "مروج فساد". اتهام جاسوس بودن آنان بازمیگردد به زمانی که امپراتور عثمانی بهاءالله را به همراه عدهای از پیروان او به عکا در مناطق فلسطینی تبعید کرد؛ جایی که امروز خاک اسرائیل است.
بهاءالله به مدت دو سال در زندان عکا به سر برد و پس از آن هفت سال را در حبس خانگی گذراند. در این مدت دو کتاب "اقدس" و "بیان" را تنظیم کرد که در شمار کتابهای مقدس بهاییها هستند. او در همین شهر درگذشت و آرامگاه او زیارتگاه بهاییهاست. قرار گرفتن مرکز جهانی بهایی در حیفا، از همان سالها که هنوز کشوری به نام اسراییل وجود نداشت، از ابتدای تأسیس جمهوری اسلامی تاکنون بهانهای شده است برای پروندهسازی برای بهائیان و اتهام بیاساس "جاسوسی و حمایت از صهیونیسم" علیه آنها.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
بهاییها در نظام قضایی جمهوری اسلامی متهم به "ترویج فساد" میشوند، زیرا طبق آیین خویش ازدواج میکنند؛ امری که رژیم برنمیتابد آن را به رسمیت نمیشناسد. و از جمله همین پروندهای میشود برایشان در دادگاههای انقلاب. از این گذشته، در پی انقلاب بهاییها از ادارات دولتی اخراج شدند و استخدام آنان در ارتش و مؤسسههای دولتی نیز ممنوع شد. در "انقلاب فرهنگی" نیز دانشجویان بهایی از دانشگاهها اخراج شدند. تحصیل بهاییها در دانشگاههای ایران به شکل رسمی هنوز نیز ناممکن است. در همین راستا باید تخریب گورستانها، مراکز نیایش، خانهها و حتی روستاهای بهایینشین را نیز در کنار مصادره اموال آنان افزود.
اعدام بهاییها
از اینکه چند نفر از جامعه سیصدهزارنفره بهاییها طی چهار دهه گذشته در ایران اعدام شدهاند، آمار دقیقی در دست نیست. شمار کشتهشدگان را بیش از ۲۰۰ نفر تخمین میزنند. نخستین دور اعدام آنان بازمیگردد به چهل سال پیش در روز ۲۸ خرداد ۱۳۶۲ که ده زن بهایی در میدان چوگان شیراز به دار آویخته شدند. در میان این ده زن، از دختر ۱۷ ساله تا زن ۵۸ ساله دیده میشد. آزارها و محدودیتها علتی شد تا گریز از کشور در میان بهائیان نیز گسترش یابد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر