۱۴۰۳ دی ۳۰, یکشنبه

شعر دروغ و فریب

 


قلم زدم که بدانید حالم آشوب است
چرا که وضعیت شهر، غیر مطلوب است

دروغ پشت دروغ و فریب پشت فریب
چقدر جنس نقاب و کلاه تان خوب است

چه حکمتی ست که با اینهمه فساد و خطا
چنین حکومتی از دید خلق محبوب است!؟

به لطف سوء مدیریت جهادی تان
به هر طرف که نظر می‌کنیم مخروب است

از "انقلاب" گذشتم به سوی "آزادی"
نگاه کردم و دیدم که جنگ مغلوبه است

از این طرف دو سه آزاده مانده در "میدان"
از آن طرف دو سه گردان که گرم سرکوب است

چگونه می‌شود از حق خود سوال کنیم؟!
جواب حق طلبی در دیار ما چوب است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

شعر تنها صداست که می ماند

  «خواهی نباشم و خواهم بود دور از دیار نخواهم شد تا «گود» هست، میان‌دارم اهل کنار، نخواهم شد یک دشت شعر و سخن دارم حال از هوای وطن دارم چابک...