۱۴۰۴ اردیبهشت ۷, یکشنبه

زمینه های اجتماعی خشونت خانگی علیه زنان

 مقدمه: خشونت خانگی علیه زنان یکی از مسایل اجتماعی شایع و با قدمت جامعه است. پیشگیری، کاهش و کنترل این مساله اجتماعی نیازمند شناسایی زمینه‌های اصلی اجتماعی آن است. بر این اساس هدف از انجام این پژوهش شناسایی نقش انواع منابع در وقوع خشونت علیه زنان درخانواده بود.

روش: پژوهش به روش تماتیک یا تحلیل مضمونی اجرا گردید. این تحقیق در گروه روش پژوهش‌های کیفی دسته‌بندی می‌شود. جامعه‌آماری شامل سی و یک نفر از زنان خشونت دیده پانزده تا شصت و پنج ساله شهر تهران بود که در فاصله سال‌های 1396-1394 به روش نمونه‌گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه‌ساختار یافته جمع‌آوری شد. پس از انجام مصاحبه، یافته‌ها به شیوه تحلیل مضمونی تماتیک مورد بررسی قرار گرفتند و تم‌ها یا مضمون‌های اصلی شناسایی شدند.
نتایج: زنان خشونت دیده چهار نوع از منابع را در روایت‌های خود برشمردند که فقدان آن‌ها و یا دسترسی ناکافی به آن‌ها زمینه‌ساز خشونت خانگی علیه آنان شده است. این منابع عبارتند از حمایت اجتماعی خانواده و دوستان، حمایت قانون، منابع اقتصادی و منابع فردی. روایت‌های زنان آشکار ساخت، خانواده‌ها به‌علت خصوصی در نظر گرفتن موضوع خشونت خانگی،  درگیر بودن در مسایل و مشکلات شخصی و اقتصادی و همچنین عادی دانستن خشونت خانگی از قربانی خشونت حمایت لازم را به عمل نمی‌آورند. سیستم حمایت قانونی نیز عملکرد لازم و مورد انتظار را در حمایت از قربانیان خشونت ندارد.  از جمله علل آن را می‌توان به نقص در مواد قانونی و ابهام در تعریف حقوقی خشونت خانگی، دشوار بودن اثبات آن، عدم تمایل سیستم قانون در حوزه خصوصی خانواده و کمبود اطلاع رسانی در خصوص منابع حمایت رسمی اشاره کرد. دسترسی نداشتن به منابع کافی اقتصادی و همچنین عدم برخورداری از شخصیت توانمند از دیگر زمینه‌های اجتماعی خشونت خانگی علیه زنان است.
بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می‌شود به‌منظور توانمندسازی زنان قربانی خشونت خانگی، در سطح فردی نسبت به توسعه حمایت اجتماعی موثر، استقلال اقتصادی زنان و افزایش توانمندی‌های شخصیتی و سطح اعتماد به‌نفس آنان و در سطح جامعه‌ای نیز با  تصویب قوانین حمایتگرانه و شفاف و تسهیل فرآیند دادرسی محور مداخله مددکاری اجتماعی، برنامه‌ریزی و اقدامات موثر صورت پذیرد.

پیامد های کودک همسری

متاسفانه کودک همسری از حیث تاریخی و اجتماعی در باورهای فرهنگی و مذهبی جامعه ما ریشه دارد، لیکن با توجه به تغییر و تحولات بنیادین در برخی باورها و واقعیت های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و به این هنجار دیرینه به تدریج از سوی اخلاق حسنه و نظم عمومی به چالش کشیده شده و از همین رو قانونگذار نیز گاه و بیگاه به این موضوع پرداخته است. با وجود پیشرفت علم و افزایش آگاهی مردم در رابطه با عدم ازدواج در سنین پایین، متاسفانه هنوز هم شاهد کودک همسری هستیم. افزایش مشکلات اقتصادی، باقی ماندن باورهای غلط از نسلهای پیش و دوستیهایی که در سنین پایین رخ میدهد از دلایل اصلی این اتفاق هستند. در واقع ازدواج در سنین پایین مشکلات بسیاری را برای کودک و جامعه ایجاد خواهد کرد و با افزایش آسیب های جسمی و روانی همراه خواهد بود. آسیب های وارده بر کودک در اتفاق تلخ کودک همسری می تواند آینده او را کاملا تحت الشعاع قرار داده و دنیای کودکانه او را به تلخی های واقعیت هایی که متناسب با سن کودک نیستند پیوند بزند.نهاد حقوقی- اجتماعی ازدواج ابعاد بسیار گسترده تر و پیچیده تری دارد و تعیین فاکتور بلوغ جنسی به تنهایی - صرف نظر از مناقشاتی که در باره ملاک تعیین سن بلوغ وجود دارد مفید به فایده نیست. توجه ویژه قانونگذار و حمایت حقوقی از کودکان در یکی از مهمترین اعمال حقوقی زندگیشان ضرورت و اهمیت می یابد و قانونگذار در بازنگری خویش، ناگزیر است به آسیب ها و تهدیدات ناشی از ازدواج کودکان و پدیده «کودک همسری» نگاهی ویژه داشته باشد.البته باید اشاره کرد تا زمانی که قوانین بازدارنده وجدی در این زمینه نباشد متاسفانه تا سالهای بعد هم مشکلات فراوان در این زمینه خواهد بود.

اصول دین بهاییت

 اصول دين بهاييت، اصولی است انشعاب یافته از فرقه بابیه، که اصول و مبانی اعتقادی و احکام آن را دربرمی‌گیرد. بنیانگذار فرقه بابیه، علی محمد شیرازی، از طریق آشنایی با فرقه شیخیه، اطلاعات محدودی پیرامون مسائل عرفانی تفسیر آیات و احادیث اسلامی کسب نمود.

اخلاق و رفتار نیکو در ایین بهایی

 صفات الهی در همۀ ما بالقوه موجود است. پرورش این صفات نقش مهمی در پیشرفت معنوی ما و ارتباط جدایی‌ناپذیری با اصلاح اخلاق و بهبود رفتارمان به طور مداوم دارد؛ به‌گونه‌ای که اعمال‌مان هر چه بیشتر کرامت و اصالتی را که خداوند در وجود همۀ انسان‌ها به امانت گذاشته است منعکس سازند. چنین خصوصیات معنوی با تمرکز بر خویشتن به دست نمی‌آیند بلکه از طریق خدمت به دیگران پرورش می‌یابند.

دعا و نیایش در ایین بهایی

 دعا و نیایش جایگاه ویژه‌ای در زندگی فرد بهائی دارد. دعا غذای روزانه‌ای است که روح بشر برای رسیدن به هدف والایش به آن محتاج است. دعا و نیایش گفتگوی بی‌واسطۀ انسان است با خالق خویش: فرصتی برای ابراز عشق به معشوق حقیقی و یکی از عزیزترین و ارزشمند‌ترین لحظات زندگی انسان.

شعر خرق عادت

له‌ها در پیش رویم یک به یک دیوار شد
زیر هر سقفی که رفتم بر سرم آوار شد

خرق عادت کردم اما برعلیه خویشتن
تا به گرد گردنم پیچد عصایم مار شد

اژدهای خفته‌ای بود آن زمین استوار
زیر پایم ناگه از خواب قرون بیدار شد

مرغ دست‌آموز خوش‌خوان کرکسی شد لاشه‌خوار
وآن غزال خانگی برگشت و گرگی هار شد

گل فراموشی و هر گلبانگ خاموشی گرفت
بس که در گلشن شبیخون خزان تکرار شد

تا بیاویزند از اینان آرزوهای مرا
جا به جا در باغ ویران هر درختی دار شد

زندگی با تو چه کرد ای عاشق شاعر! مگر
کآن دل پرآرزو از آرزو بیزار شد

بسته خواهد ماند این در همچنان تا جاودان
گرچه بر وی کوبه‌های مشتمان رگبار شد

زَهرۀ سقراط با ما نیست رویاروی مرگ
ورنه جام روزگار از شوکران سرشار شد


شعر اندوه وطن

 وطن ای غرق دراندوه و حسرت،روزگارانت

کجا‌ رفته‌ست شوق‌ مردم‌ کوی وخیابانت؟

کجا شد ناگهان دلشوره‌های ماه اسفندت
چه شد گلبوسه‌های داغ ایام بهارانت؟

تمام عاشقانت خسته و آزرده‌اند از غم
که می‌بینند هردَم حسرت و داغ عزیزانت

هماغوش‌است با کابوس مرگ انگار هر شامت
شبیخون بلا می‌ریزد از هرسو به دامانت

صدای شَروه‌ی رودابه‌ها می‌آید‌‌ از هر سو
که تابوت تهمتن‌هاست بر دوش جوانانت

نهفته بُغضی از اندوه در نایِ دماوندت
که لبریز است از تلخی،خبرهای زمستانت

نوای زنده‌رودت بغض غم دارد در این موسم
که خاموش است شبهای دل انگیز صفاهانت

کبوترهای سر در بالِ غم پر بسته‌وغمگین
دخیل آه می بندند بر صحن خراسانت

بهاری تازه در راهست اما کو پرستویی؟
که آرد مژده‌ای از رویش باغ و گلستانت

وطن! امسال نوروزت نوید روشنی دارد؟
که تقویمت پر از سوگ دی است و درد آبانت

تخریب یک قطعه آرامستان و جنایت علیه بشریت

  تخریب قطعه ۴۱ قبرستان «بهشت‌زهرا» در تهران به موضوعی بحث‌برانگیز در سطح بین‌المللی تبدیل شده است. این قطعه محل دفن تعدادی از مخالفان جمهور...