وز شوق قدیم خبر نداریم
در کشور خفت و ذلالت
گشتیم مقیم خبر نداریم
گیریم همه در دل مرداب
از بوی شمیم خبر نداریم
ما رانده و نفرین شده ایم از
شیطان رجیم خبر نداریم
اری همه چیز ربوده گردید
نه از زر و سیم خبر نداریم
روی تشک ریاپرستان
ما خاک شدیم خبر نداریم
نیست تختی و پوریا ببینند
از حال یتیم خبر نداریم
از مختلس و ز اختلاسش
ما کور و کریم خبر نداریم
اینه که تانگاه به ما کرد
گفتش که بدیم خبر نداریم
ایینه پری نشانمان داد
دیویم و ددیم خبر نداریم
یک نیمه ی نیش ونیمه ای نوش
هستیم دو نیم خبر نداریم
خوش نوش اگر شراب قدرت
نیشی که زدیم خبر نداریم
گر زیر خطوط فقر و ننگیم
از ذل عظیم خبر نداریم
این خورد و درید و ان یکی برد
ما گرگ همیم خبر نداریم
دزدید ولی خلاصه فکرکرد
انگار خریم خبر نداریم
#یزدان ماهانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر