از آخرین روزهای اسفند حال و هوایی متفاوت بر شهرهای ایران حاکم میشود که محصول از راه رسیدن نوروز است. جشن و سنتی چند هزار ساله در سراسر فلات ایران که زنده است و برقرار. برای بسیاری از شهروندان، جشن گرفتن نوروز راهی است برای ابراز مخالفت با جمهوری اسلامی .بسیاری از شهروندان به ضرورت حفظ این آیین باستانی با وجود فقر و گرانی اشاره دارند و برخی دیگر، از نداشتن دل و دماغ گفتند. اما نکتهای مشترک در بسیاری از نظرات مردم وجود دارد: جمهوری اسلامی با وجود همراهی ظاهری خود با جشن نوروز در این سالها، حکومتی «علیه سنتهای ایرانی» است و برگزاری مناسبتهای باستانی ایران، «مقابله» با حکومتی محسوب میشود که بسیاری از شهروندان، آن را «اشغالگر» و «بیگانه» میدانند.
از حال و هوای عید در خیابانها چه خبر؟
به نظر میرسد ماهی گُلی، غایب اصلی عمده گذرهای خرید عید است. این را از لابهلای سخنان شهروندانی میتوان فهمید که حال و هوای خیابانها و معابر اصلی شهرشان را در آستانه نوروز توصیف میکنند.در سالهای گذشته کارزارهایی عمدتا از سوی مدافعان حقوق حیوانات در رسانههای اجتماعی به راه افتاد که درباره شرایط بد نگهداری هزاران ماهی قرمز سال نو، مرگ زودهنگام آنان و از سوی دیگر بیماریهایی که این حیوانات ناقلش هستند هشدار میدادند.گویا این اطلاعرسانیها تا حدی موثر بوده که ماهی گلی را از سفرههای هفتسین خارج کرده است.به جز جالی خالی تنگهای ماهی در گذرها، بازار فروش سبزه و گلدان گلهای بهاری، البته از نوع ارزانش همچنان گرم است.شهروندان در مناطق مختلف تهران و شهرهایی دیگر میگویند«سینهای نوروزی» در بساط دستفروشان خریداران تقریبا ثابت و پرشماری دارد.
پای ثابت مشاهدات مردمی از خیابانهای تهران و شماری دیگر از شهرها خالی بودن آجیلفروشیها است.
به گفته یک شهروند، عیدی ناچیز کارگرها و حتی کارمندها، کفاف خرید آجیل کیلویی ۷۰۰ هزار تا یک میلیون تومان را نمیدهد.
گرانی، فقر و زورگویی حکومت عید را از رنگ و بو انداخته
متاسفانه انقدر فقر و گرفتاری و بدبختی سر مردم ریخته که حتی نمیتوانند برای عیدشان کاری کنند و لباس عید برای بچههایشان بخرند. همه کار و تلاش مردها بهعنوان سرپرست خانوار این است که اجاره خانه را بدهندو یک وعده غذای گرم جلوی فرزندانشان بگذارم بگذارند.همچنین مشکلات مالی، خفقان در جامعه، تحمیلها، زورگویی جمهوری اسلامی، دزدیها و چپاولهای مقامات روحیه مردم را از بین برده است.وعید نوروز دیگر مثل سالهای قبل زیاد از سوی مردم با آب و تاب برگزار نمیشودو گویی فرهنگها و ارزشهای ملی کشورمان پایمال شده است .به گفته شهروندان با سخت شدن وضعیت معیشت، خیلی وقت است که هیچ انگیزه یا اشتیاقی برای نو شدن سال و حتی خرید لباس نو برای فرزندانشان ندارند و سعی میکنند نزدیک عید در نهایت بچههایشان را با خریدهای کوچک که خرج زیادی ندارند، خوش کنند.شهروندی دیگر با اشاره به گرانی همه اقلام حتی مواد شوینده برای خانهتکانی قبل از عید و تلاش مقامات جمهوری اسلامی برای سرکوب هر اعتراضی از سوی مردم گفت: سفره شب عیدمان بوی خون میدهد.
سفرههای هفتسین کوچکتر اما همچنان پابرجا
سنت مردم ایران اینطور حکم میکند که بالاخره کم یا زیاد، شب سال نو را با رسومش برگزار کنند.
و شهروندان تلاش میکنند هر طور شده جشن نوروز را با توان مالی اندکشان برگزار کنند و دور هم جمع شوند.
و شاید دیگر خبری از آجیل سفره عید نباشد و شیرینی را هم خودشان در خانه درست کنند اما نوروز را با همین امکانات کم جشن خواهند گرفت زیرا احترام به سنتهای باستانی ایران را مهم و جمع شدن دور سفره هفتسین و دید و بازدید نوروزی را از نمادهای آن می دانند.شمار دیگری از شهروندان نوروز را برای مردم ایران شادیآور و پیامآور بهار خوانده و گفتند از دیرباز ایرانیان این رسم را به هر شکلی که شده برپا میکردند.به گفته آنان، ایرانیان اگر ناراحت یا در سوگ مرگ عزیزی بودند، سفرهای کوچک و ساده برای هفتسین پهن میکردند و اگر دلشان شاد بود، سفرهشان رونق بیشتری داشت.
شهروندی نیز تاکید کرد باید خانوادهها با شادی و خوشحالی حداقلی - حتی در شرایط سخت - دور هم جمع شوند، این روزها را پشت سر بگذارند، سنتها را حفظ کنند و آنها را برای بچههایشان به یادگار بگذارند.
به نظر بسیاری از مردم خانهتکانی عید، چیدن سفره هفتسینی کوچک و خرید یک شیرینی با کمترین قیمت «تنها دلخوشی» خود و خانواده شان برای استقبال از بهار می دانند چون برگزاری عید نوروز برایش مهم و شادیآور است.
و معتقدند: «نوروز با تمام آداب و رسومش، وارد خون و ژن ما شده است. این مراسم هرگز از ما جدا نمیشود و ما باید آن را به هر شکلی که شده حفظ کنیم.»
شاید آب و رنگ نوروز کمرنگتر از سالهای قبل شده باشد اما همچنان زنده است چون هویت ایرانیان زنده و جاری است: «همانطور که تاریخ، عیدها، سوگواریها، داستانهای حماسی، ادبیات و هنر ایرانی زنده است و حتی با تلاش جمهوری اسلامی هم از بین نرفته و نمیرود.»
حفظ سنتهای نوروز، نمادی از مبارزه با ایدئولوژی جمهوری اسلامی
هدف حکومت آخوندی از اساس و ابتدای روی کار آمدنش از بین بردن همین آیینها و سنت اصیل ایرانی و در کنارش گرسنه نگه داشتن مردم بوده تا بتواند بر سرشان بزند و عقاید و استبدادش را بر مردم تحمیل کند. با اشاره به صرف هزینه ۴۰ سال حکومت روی این ایدئولوژی، مردم باید آگاهانه در جهت عکس عمل کنند و با جان و دل و حتی صرف کمترین هزینه، آیینها و سنتهای ایرانی را حفظ کنند و اجازه ندهند «هر بیگانهای آن را از بین ببرد».با وجود وضع نامناسب مالی، علاقه مردم و جوانان به برگزاری آیینها و جشنهای ایرانی و باستانی مانند نوروز، چهارشنبهسوری و یلدا بیشتر شده و برگزاری آن را در هر شرایطی، «نوعی مبارزه و وظیفه ملی» خود میدانند و معتقدند هر چقدر عمر جمهوری اسلامی و تلاشش برای سرکوب امید و روحیه مردم طول بکشد، باز هم آیین شادی و جشن گرفتن عید، در خون مردم ایران است. با آرزوی سرنگونی جمهوری اسلامی که به اعتقادشان حکومتی اشغالگر و بیگانه است، تاکیددارند اگر این اتفاق بیفتد، سرانجام نوروز واقعی را با دلی شاد جشن میگیرند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر