یکی از مهمترین پیامهای آئین بهایی آن است که ادیان حقیقی، تجلیات متوالی دین واحد الهی هستند. مظاهر ظهور، نمایندگان یک دین هستند که در طول زمان، لباسهای مختلف پوشیدهاند.
این نگاه، تقابل سنتی میان ادیان را به گفتوگویی همدلانه و پیوسته بدل میسازد. در نتیجه:اسلام با مسیحیت در تعارض نیست.
زرتشت با محمد ناسازگار نیست.
بهاءالله با موسی تضاد ندارد.
بلکه همگی چراغهایی از یک نورند، که به اقتضای زمان و مکان درخشیدهاند.
آموزههای کلیدی بهاءالله درباره مظاهر ظهور
در آثار بهاءالله، از جمله ایقان و لوح کلمات مکنونه، مفاهیم عمیقی درباره مظاهر ظهور آمده است. به برخی از آنها اشاره میکنیم:
پذیرش مظاهر ظهور، شرط شناخت خداست.
کسانی که مظاهر ظهور را انکار میکنند، از فیض الهی محروماند.
پیامبران، مظلومترین افراد تاریخاند، چون در زمان خود توسط مردم طرد و تکفیر شدهاند.
بهاءالله به صراحت میگوید که هر عصری نیاز به مظهر ظهور خود دارد، و شناخت زمانه، بدون شناخت پیامآور آن ممکن نیست.
در نتیجه: اهمیت باور به مظاهر ظهور در زندگی معنوی و اجتماعی بشر و باور به مظاهر ظهور در آئین بهایی، صرفاً اعتقاد به چند شخصیت تاریخی نیست. این باور زیربنای جهانبینی، اخلاق فردی، نظم اجتماعی و جهتگیری تمدنی بهاییان است.
شناخت مظاهر ظهور، به انسان کمک میکند تا:
با خدای خود ارتباطی زنده و پویا برقرار کند.
از ستیزهجویی دینی فاصله گیرد و به گفتوگوی میانادیانی نزدیک شود.
به رشد مستمر معنوی بشر باور داشته باشد.
برای تحقق صلح، عدالت و یگانگی جهانی تلاش کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر