بهاییان ایران در سال ۱۴۰۲ با شدیدترین فشارها و آزارها از سوی حکومت ایران روبرو بودند. بسیاری این سال را مشابه رفتارهای سرکوب گرانه حکومت با بهاییان در اوایل ۱۳۶۰ شصت میدانند. تفتیش دهها منزل، پلمپ محلهای کسب و ممانعت از دفن اموات بهاییان، نمونههایی از این گونه برخوردها بودند.
***
آنچه سال ۱۴۰۲ را از اوایل دهه سیاه ۱۳۶۰ و سال های بعد برای بهاییان ایران متمایز کرده، احضار و دستگیریهای وسیع آنها و صدور احکام سنگین قضایی علیهشان بوده است. اعلام احکام زندان برای بهاییان تا واپسین روز سال ادامه داشت.
آمارها نشان میدهد که دست کم ۱۲۸ شهروند بهایی در سال ۱۴۰۲، احضار، بازجویی و محاکمه شدهاند و بیش از ۵۴۰ سال برای بهاییان احکام زندان صادر شده است. همچنین حداقل ۱۰۴ شهروند بهایی در این سال، بازداشت و یا برای اجرای حکم به زندان منتقل شدهاند.
دستگیرشدگان مرتبط با پرونده موسوم به «گلستان جاوید تهران»
بهشت زهرا، آرامگاه اصلی در پایتخت ایران، از ابتدای سال ۱۴۰۲ با اشکال تراشی از دفن اموات بهاییان در «گلستان جاوید تهران» جلوگیری به عمل آورد. قابل ذکر است که آرامستانهای بهاییان در ایران به «گلستان جاوید» موسوم هستند.
بهشت زهرا به دستور وزارت اطلاعات مبلغ گزافی را از بهاییان برای تحویل جسد از سردخانه درخواست کرد. این درخواست غیر قانونی با عدم پذیرش از سوی خانوادههای متوفیان مواجه شد. ماموران پس از چند هفته، متوفی را بدون اطلاع خانواده و مراسم مذهبی در محل گورهای اعدام شدگان دهه شصت دفن کردند.
در پی فشار بر بهاییان تهران، سه تن از شهروندان بهایی که سالها به طور داوطلبانه امورات گلستان جاوید تهران را انجام میدادند، در تاریخ ۱۱اردیبهشت ۱۴۰۲ در منازل مسکونیشان دستگیر شدند. اسامی این سه تن عبارت است از:
«عطاالله ظفر»، «ولی الله قدمیان»، و «منصور امینی» سه شهروند بهایی هستند که به اتهام عضویت در «گروه غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به پنج سال زندان محکوم شدند ولی دادگاه تجدیدنظر با کاهش حکم بدوی، منصور امینی به سه سال، ولیالله قدمیان و عطاءالله ظفر هر کدام به دو سال حبس تعزیری محکوم شدند.
«شادی شهیدزاده» یکی دیگر از بازداشت شدگان پرونده «گلستان جاوید تهران» است. این مادر جوان بهایی که پیگیر ترخیص جسد مادربزرگش از سردخانه بهشت زهرا بود، در ۱۱اردیبهشت دستگیر شد.
خانم شهید زاده در دادگاه بدوی و تجدیدنظر به پنج سال زندان محکوم شد. پس از اعاده دادرسی، حکم زندان شهید زاده به ۱۸ ماه حبس تعزیری کاهش پیدا کرد.
عطاءالله ظفر در روزهای پایانی اسفند به مرخصی اعزام شده است.
کیوان رحیمیان، روانشناس و مترجم
«کیوان رحیمیان» از دانش آموختگان موسسه آموزش عالی بهاییان ایران است. او پیش از دستگیری به انجام مشاورههای فردی، برگزاری کلاسها و کارگاههای آموزش ارتباط بدون خشونت (زبان زندگی) و ترجمه کتب روانشناسی اشتغال داشت.
آقای رحیمیان صبح روز۲۷ تیر۱۴۰۲ در منزل شخصی خود در تهران بازداشت و از آن زمان تا کنون در زندان اوین بسر میبرد. شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، این شهروند بهایی را طبق مواد ۶۱۰ و ۵۰۰ مکرر مجازات اسلامی به ۹ سال زندان محکوم کرده است که پنج سال از حکم قابل اجرا است.
در سال ۱۴۰۲ تعداد زیادی از شهروندان بهایی بر اساس ماده ۵۰۰ مکرر به زندان محکوم شدهاند. این ماده به هر گونه فعالیت آموزشی و یا تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع اسلام اشاره دارد. ارتباط بین فعالیتهای علمی و آموزشی کیوان با بند مزبور مشخص نیست.
سپهر ضیایی و حامی بهادری، دو تن از دستگیرشدگان پاییز۱۴۰۱
وزارت اطلاعات پس از گذشت دو هفته از کشته شدن «مهسا (ژینا) امینی»، دختر جوان کرد توسط عوامل جمهوری اسلامی و شدت گرفتن اعتراضات مردمی در طی بیانیهای از دستگیری عوامل مختلف از جمله پنج تن از شهروندان بهایی تحت عنوان هسته اصلی و سری بهاییت خبر داد. در این بیانیه وزارت اطلاعات به ورود بهاییان به صحنههای آشوب و تشویق به خرابکاری و تخریب اماکن عمومی اشاره کرد.
«سپهر ضیایی» یکی از شهروندان بهایی ساکن تهران است که غروب روز شنبه ۲ مهر ۱۴۰۱ با هجوم ماموران وزارت اطلاعات به منزل مسکونیاش دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.
آقای ضیایی در دادگاه بدوی به اتهام عضویت در گروه یا دسته به قصد بر هم زدن امنیت کشور به پنج سال زندان محکوم شد. این اتهام اشاره به بهایی بودن سپهر ضیایی دارد. در پرونده سپهر ضیایی هیچ مدرک و شاهدی وجود نداشته و به همین دلیل او پس از سه ماه بازداشت به اتهام بهایی بودن محاکمه و محکوم شد.
حکم بدوی در دادگاه تجدید نظر تایید شد. سپهر ضیایی ۱۸ ماه از حکم خود را تا کنون در زندان اوین گذرانده است.
این شهروند ۶۳ ساله بهایی در طی دوره بازداشت، شنوایی گوش چپ خود را به طور کامل از دست داده و دچار مشکلات گوارشی شد.
«حامی بهادری» در ساعت ۹ شب شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۱ در منزل مسکونی خویش در تهران دستگیر شد. او دوران بازجویی را در اوین گذراند و پس از ۸۰ روز به زندان فشافویه منتقل شد.
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «ابوالقاسم صلواتی» این جوان ۲۶ ساله بهایی را به اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی علیه نظام» به شش سال زندان محکوم کرد که پنج سال از حکم اجرا خواهد شد.
در روزهای پایانی سال ۱۴۰۲، حامی مادر خود را از دست داد و به مدت پنج روز به مرخصی اعزام شد.
مهوش ثابت و فریبا کمال آبادی، بار دیگر ده سال زندان
شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران حکم بدوی دو زن بهایی به نامهای «مهوش ثابت» و «فریبا کمال آبادی» را تایید کرد. دادگاه بدوی این دو شهروند بهایی را به اتهام اداره گروه و دستجات غیرقانونی (منظور جامعه بهایی ایران است) با هدف برهم زدن امنیت کشور به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم کرده بود.
این اتهام در حالی علیه این دو شهروند بهایی مطرح شد که از سال ۱۳۸۸ دارای هیچ مسئولیتی در جامعه بهایی ایران نیستند و در جلسه دادگاه هم سندی مبنیبر تایید اتهام وارده به وکلا و متهمان ارائه نشد. پ
هر کدام از این شهروند بهایی مهوش شهریاری [ثابت] و فریبا کمال آبادی، در طی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۶ یک دوره محکومیت ده ساله را به اتهام اداره جامعه بهایی در زندان گذراندهاند.
در ۹مرداد ۱۴۰۱، ماموران وزارت اطلاعات به منازل دهها شهروند بهایی در شهرهای مختلف ایران یورش بردند و تعدادی از بهاییان را دستگیر کردند.
از جمله بازداشتشدگان، مهوش شهریاری ثابت و فریبا کمال آبادی بودند. از آن تاریخ تا کنون این دو زن بهایی در زندان بسر میبرند.
مهوش عدالتی و سپیده کشاورز، دو زندانی بهایی دیگر در اوین
«سپیده کشاورز» و «مهوش عدالتی» در روز دوشنبه ۱۲تیر۱۴۰۲ جهت تحمل یک سال حبس تعزیری خودشان را به زندان اوین معرفی کردند.
پرونده این دو شهروند بهایی به تفتیش منازل و بازداشت آنان در پاییز سال ۱۳۹۷ برمیگردد. این دو ابتدا بابت اتهامات اقدام علیه امنیت کشور از طریق اداره تشکیلات بهایی و تبلیغ بهاییت به ۴ سال و ۳ ماه زندان محکوم شدند. حکم مزبور پس از نقض حکم در دیوان عالی و بررسی مجدد به یک سال حبس تعزیری کاهش پیدا کرد.
زندانیان بهایی در پرونده موسوم به «آموزش کودکان»
روز شنبه ۱۴مرداد۱۴۰۲، نه شهروند بهایی شامل هفت زن و دو مرد جهت اجرای حکم راهی زندان شدند. روز بعد، یک زن بهایی دیگر هم به جمع زندانیان اضافه شد.
مهسا تیرگر بهنمیری، رامله تیرگرنژاد، الهام شارقی آرانی، نکیسا صادقی، صدف شیخ زاده، شهرزاد مستوری، نگین رضایی و سابین یزدانی به زندان کچویی و کامیار حبیبی و سامان استوار به ندامتگاه مرکزی کرج منتقل شدند. در بین زندانیان یک زوج بهایی (کامیار و رامله) با دو کودک وجود داشتند.
کامیار حبیبی و سامان استوار هر کدام به پنج سال حبس و زنان بهایی هر کدام دارای محکومیت از سه سال تا دو سال و یک ماه حبس تعزیری محکوم هستند.
این ده شهروند بهایی در ارتباط با آموزش دروس غیر مذهبی مانند ریاضی، علوم، موسیقی، هنر و ... به کودکان و نوجوانان محکوم شدهاند.
«عفیف نعیمی» یکی دیگر از زندانیان پرونده مزبور است. آقای نعیمی به هفت سال زندان محکوم است. این شهروند ۶۳ ساله بهایی از مدیران سابق جامعه بهایی است که پیشتر هم یک دوره محکومیت ده ساله را در زندان گذرانده است.
ماموران امنیتی عفیف نعیمی را در یک اجتماع خانوادگی و دوستانه در یکی از باغهای حومه کرج در ۹اردیبهت۱۴۰۲ دستگیر کردند. در حال حاضر، عفیف نعیمی همراه با بهاییان دیگر در ندامتگاه مرکزی کرج زندانی است.
در هفتههای گذشته، نوه عفیف نعیمی از سکته خفیف پدربزرگش در زندان اطلاع داد. هشت زندانی زن بهایی در زمان نوشته شدن این گزارش در مرخصی بودند.
پیام ولی، صدایی که در زندان هم خاموش نماند
«پیام ولی» در ۲مهر۱۴۰۱ در محل کار خود در کرج با ضرب و شتم توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد. یکی از پنج شهروند بهایی که در بیانیه وزارت اطلاعات به آنان اشاره شده، آقای ولی است.
پیام ولی بابت اتهامات «همکاری با دول متخاصم»، «اغوا و تحریک مردم به آشوب و کشتار» و «تبلیغ علیه نظام» مجموعا به ۹ سال و ۹ ماه حبس تعزیری محکوم شده که شش سال از حکم قابل اجرا است. دادگاه مصاحبه و خبررسانیهای آقای ولی در مورد نقض حقوق شهروندان بهایی را مصداق همکاری با دول متخاصم عنوان کرد.
پیام در طی دوره بازداشت، تحت فشار و تهدید برای اعتراف اجباری قرار گرفت، ولی هیچ کدام از اتهامات وارده به خود را نپذیرفت. او در طی چند نامه سرگشاده و فایل صوتی از فشار بازجویان علیه خود سخن گفت که همین موجب شد تا پرونده جدیدی به اتهام نشر اکاذیب در فضای مجازی برای وی گشوده شود.
مادر پیام ولی در ۱۳فروردین۱۴۰۲ درگذشت ولی قاضی دادگاه با مرخصی کوتاه مدت پیام برای شرکت در مراسم خاکسپاری مادرش موافقت نکرد.
زندانیان مرتبط با پرونده موسوم به «اقدام اجتماعی»
در طی سال گذشته، دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی منصوری یازده شهروند زن بهایی را به دلیل اقدامات اجتماعی به زندان محکوم کرده است. چهار تن از این شهروندان بهایی در زندان هستند و بقیه در انتظار اجرای حکم یا دادگاه تجدیدنظر هستند.
اقدامات اجتماعی مورد اشاره دادگاه مواردی نظیر کمکهای درسی، کشیدن نقاشی و داستان گویی برای کودکان چند روستای محروم از از امکانات اطراف مشهد است. این کارها به شکل داوطلبانه و بدون ابراز عقاید صورت گرفته است. هیچ کدام از اهالی روستاها تا این زمان از اعتقادات مذهبی این شهروندان اطلاعی ندارند.
نخستین فرد از این زنان بهایی که دستگیر شد، «ساناز تفضلی» است. او در ۱آذر۱۴۰۱ توسط ماموران اداره اطلاعات مشهد دستگیر و بیش از ۱۶ ماه است که در زندان وکیل آباد مشهد زندانی است.
خانم تفضلی بابت اتهامات اداره و تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت کشور (گروه اقدام اجتماعی توسط دادگاه نامگذاری شده)، اجتماع و تبانی، فعالیت تبلیغی علیه نظام مجموعا به ۱۰ سال و ۹ ماه زندان محکوم شده است. ۶ سال و ۶ ماه از حکم قابل اجرا است.
«رویا ملکوتی» یکی دیگر از زندانیان بهایی در مشهد است. او در ۷مرداد۱۴۰۲ پس از احضار به دادسرای انقلاب مشهد بازداشت شد. خانم ملکوتی در دوره زندان به شش سال و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شد که شش سال از حکم مزبور در حال اجرا است.
آزیتا فروغی و نوشین مصباح، دو تن دیگر از شهروندان بهایی که در رابطه با اقدامات اجتماعی خود در زندان وکیل آباد هستند. آزیتا فروغی به «سه سال و هشت ماه» و نوشین مصباح به «یک سال» زندان محکوم هستند.
شیراز؛ تمدید بازداشت و زندان
«رویا ثابت» و «یکتا فهندژ» دو تن از بهاییان بازداشت شده در شیراز هستند. رویا ثابت شهروند ساکن امارات است که برای دیدار و مراقبت از مادر و پدرش به شیراز سفر کرده بود پس از احضار بازداشت شد. یکتا فهندژ هم شهروند بهایی دیگری است که بیش از سه ماه در بازداشت موقت قرار دارد.
«مینا کرمی» و «سروش ایقانی»، دو تن دیگر از شهروندان بهایی هستند که به ترتیب در حال گذراندن احکام قضایی پنج سال و شش ماه در زندان شیراز هستند.
اردشیر فناییان، گذراندن محکومیت به شکل انفرادی
«اردشیر فناییان»، تنها زندانی بهایی در سمنان است که از سال ۱۳۹۸ در حال گذراندن محکومیت شش ساله خود در سمنان است. او بدون داشتن همبند در حال گذراندن دوران محکومیت خویش است. این شهروند بهایی در روزهای پایان سال ۱۴۰۲ به مرخصی اعزام شده بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر